فراتحليل SWOT: معرفي يك ابزار برنامه ريزي استراتژيك جدید مقدمهتحليل SWOT بطور گسترده اي آموزش داده مي شود و به ظاهر شهودي مي باشد ولي در زمينه هاي نظري مورد نقد جدي قرار گرفته است. منتقدان معتقدند كه SWOT كه مبتني بر ادراكات ذهني است، غيرسيستماتيك بوده، از كمي سازي اجتناب نموده و فاقد قدرت پيش بيني است. كاربرد آن بعنوان ابزار مستقل بجاي يك مدل تجزيه و تحليل موقعيتي بعنوان بخشي از مجموعه ابزارهاي جامع تر توسعه استراتژي نيز مورد نقد قرار گرفته است (فرينگر، 2007). در ارزيابي نسبي 24 تكنيك بكار رفته در تجزيه و تحليل استراتژيك، SWOT رتبه ي بالايي ندارد (فلايشر و بنسوسان ، 2002). تعجب آور نيست، شواهدي وجود دارد كه مديران از آن بعنوان يك ابزار برنامه ريزي در رويه كسب و كار استفاده اندكي مي كنند. يك نظرسنجي از بيش از 100 مدير بي اعتمادي قابل توجهي نسبت به اين روش را معلوم ساخته است (فيننگان، 2010). با توجه به تحقيقي مبتني بر 212 مصاحبه با مديران اجرايي 1000 شركت مجله فورچون، تحليل استراتژيك عملا به عملكرد آسيب مي رساند